غزل شمارهٔ ۴۷۰. سینه مالامال درد است ای دریغا مرهمی. دل ز تنهایی به جان آمد خدا را همدمی. چشم آسایش که دارد از سپهر تیزرو. ساقیا جامی به من ده تا بیاسایم دمی. زیرکی را گفتم این احوال بین خندید و ...
به خواندن ادامه دهیدغزل شمارهٔ ۱۰۲. سلیمانا بیار انگشتری را. مطیع و بنده کن دیو و پری را. برآر آواز ردوها علی. منور کن سرای شش دری را. برآوردن ز مغرب آفتابی. مسلم شد ضمیر آن سری را. بدین سان مهتری یابد هر آن کس. که بهر ...
به خواندن ادامه دهیددر سخن می آورد لعل لبت پیمانه را. بی سرانجامی صفا بخشد دل دیوانه را. ترک رفت و رو بود جاروب این ویرانه را. نیل چشم زخم باشد زنگ کلفت سینه را. ناخن شیرست صیقل در نظر آیینه را. شوخی راز محبت می شکافد ...
به خواندن ادامه دهیدعلیرضا مناف زاده − داریوش آشوری به گیر و گرفتاریهایِ فرهنگی، تاریخی و اجتماعیِ ایران در عصر کنونی یا، به تعبیر خودش، به گیر و گرفتاریهایِ کشورش از زمانِ هُبوطِ آن از کشوری شرقی به کشوری جهان سومی میاندیشد. او خود ...
به خواندن ادامه دهید00:00. 🔓. حداکثر صدا. ×. سیام به خوانش سهیل قاسمی (دریافت) نیاز به بروزآوری جهت خوانش شعر شما یا باید از مرورگر جدیدی همچون فایرفاکس استفاده کنید یا افزونه فلش مرورگرتان را بروزآوری کنید. سی و ...
به خواندن ادامه دهیدعصبانیت یک زن هنگام رویارویی با خفتگیرانش گروه عکس الف، ۹ مهر ۱۳۹۹، ۱۶:۵۱ 3990709105 ۸۵ نظر، ۰ در صف انتشار و ۸ تکراری یا غیرقابل انتشار تصویری از سیوهشتمین مرحله رعد ناجا. ۳ متهم در قالب راننده تاکسی در غرب تهران اقدام به ...
به خواندن ادامه دهید